معظم له در مورد مرگ و حال انسان در تشییع جنازه چنین بیان داشتند:
« دامادی انسان آن روزی است که انسان را پس از شست شو و غسل آن هم با سدر و کافور و پوشاندن لباس سفید ( کفن) روی دست می گیرند و از هر طرف صدا می زنند « لا اله الا الله» اگر آن روز خدای بزرگ به من اجازه دهد سر از تابوت بیرون می آورم و خطاب به مردم می گویم: مردم قدر ـلا اله الا الله ـ را بدانید، ولی حیف که خدا چنین اجازه ای را نمی دهد.»
چون در آن مجلس ایشان بسیار از مردن و زندگی پس از مرگ تعریف کرده بود، فرزند ارجمندشان ـ حجت الاسلام سماعیل کوهستانی ـ گفت:
آقا جان! این گونه که شما از مرگ ستایش می کنید، پس مردم باید تقاضای مرگ نمایند و هر چه زودتر از این عالم به آن عالم رهسپار گردند.
آقا فرمود:
« در حدیث آمده است « الدنیا مزرعه الاخره» هر چه در این عالم بیش تر باشیم، برای عالم پس از مرگ بیش تر کار می کنیم، از این رو تقاضای مرگ لازم نیست. »
از جمله مطالبی که معظم له در آن شب فرمودند این بود که:
« یکی از مشکلات قبر سؤال دو ملک مقرب خدا یعنی نکیر و منکر از میت است »
البته ایشان می فرمودند، برای مؤمنان بشیر و مبشرند ـ و سپس رو به ما بچه طلبه ها کردند و فرمودند:
« آیا شما دعای « رضیت بالله ربا و بالاسلام دیناً» را از حفظ اید و بعد از هر نماز می خوانید یا نه؟ »
در پاسخ گفتیم، نه! نمی دانیم در کجا است.
آن گاه معظم له فرمودند: